𝗕𝗮𝗵𝗮𝗿𝗲𝗕𝗮𝗵𝗮𝗿𝗲، تا این لحظه: 17 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره
𝗠𝘆 𝘄𝗲𝗯𝗹𝗼𝗴𝗠𝘆 𝘄𝗲𝗯𝗹𝗼𝗴، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره
𝗘𝗫𝗢.𝗟𝗘𝗫𝗢.𝗟، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

|خاطرات دختر تابستانی|

𝙇𝙞𝙫𝙞𝙣𝙜 𝙬𝙞𝙩𝙝𝙤𝙪𝙩 𝙥𝙖𝙨𝙨𝙞𝙤𝙣 𝙞𝙨 𝙡𝙞𝙠𝙚 𝙗𝙚𝙞𝙣𝙜 𝙙𝙚𝙖𝙙

❤زمستان❤پاییز💙برف💙باران💙

1398/9/3 18:17
نویسنده : 𝙃𝙖𝙧𝙪ഒ
886 بازدید
اشتراک گذاری

دو تکه رخت ریخته بر صندلی
یادآور برهنگی توست
سوراخ جا بخاری که به روی زمستان بستی
شاید بهار آینده
راه عروج ماست
تا
نیلگونه ها
گر قصه ی قدیمی یادت باشد
این رختخواب قالیچه ی سلیمان خواهد شد
آن جا اگر بخواهم که در برت گیرم
لازم نکرده دست بسایم به جسم تو
فصلی مقدر است زمستان برای عشق
چون در بهار بذر زمستان شکفتنی است
ای طوقه های بازیچه
ای اسب های چوبی
ای یشه های گمشده ی عطر
آن جا که ژاله یاد گل سرخ را
بیدار می کند
جای سؤال نیست
وقتی که هر مراسم تدفین
تکثیر خستگی است
ما معنی زمانه ی بی عشق را
همراه عاشقان که گذشتند
با پرسشی جدید
تغییر می دهیم
مثل ظهور دخترک چارقد
گلی
با روح ژاله وارش
با کفش های چرخدارش
آن سوی شاهراه
بستر همان و بوسه همان است
با چند تکه ی رخت ریخته بر صندلی
دو جام نیمه پر
ته شمع نیمه جان
رؤیای بامداد زمستان
بیداری لطیف
آن سوی جاودانگی نیز
یک روز هست
یک روز شاد و کوتاه

سلام پچه ها خوبین؟سلامتین؟

انقد سرم شلوغه که نمیتونم پست بزارم

تو آبان ماه کلی اتفاق افتاد که نمیتونم الان بگم تو پست بعد حتما بهتون میگم

این هفته کلی امتحان داریم😖😖😭

خب خداروشکر امروز علومو دادیم رفت و دیروز ادبیات و فردا مطالعات و خواهیم داد😆

اینجا هواش خوبه فقط خیلیییی سردعه منم که خیلی سرماییم برف فقط رو کوه ها اومده

و اتفاق بدی امروز برام افتاد امروز زنگ‌آخر رفتیم نمازخونه چون دبیرم کسالت داره نمیتونه از پله ها بیاد بالا از اونورم من لوازم هنرم جا مونده بود بالا

من گفتم اجازه من برم بالا وسایلمو بیارم گفت برو رفت بالا دیدم یه نفر به پلاستیکم دست زده😶😐

بعله قلممو دزیده و بردع😤😐

رفتم به معاونا گفتم گفتن باید مدیر بیاد

منم به بابام گفتم بابام گفت حتما به مدیرمون میگه بابا اینا انقد میگن مدرسه خاصصص باید دانش آموزان خاصیمم داشته باشه که نداره😶😐😐

بگذریم امروز کارت مسئولیت کتابخونه مون دادم به علاوه همیار مشاور😆

و امروز یه طراحی یسیار قشنگ کشدیم که تو پست بعدی همه رو مینویسم❤❤

راستی امروز فاطمه و مری و محنا ومحیا رفتن مسابقه بسکتبال امیدوارممم امروز برده باشن به امید این که برده باشن💙💙

خب فعلا دوستان من برم مطالعات بخونم:>♡

 

🌺❤بهاره جون ۱۳ سال و ۴ ماه و ۱۲ روز سن دارد🌺❤

 

 

پسندها (21)

نظرات (13)

mahsamahsa
3 آذر 98 18:34
موفق باشی بهاره جان و انشالله هیچ وقت دیگه از این اتفاقهای بد برات نیافته عزیزم💚
𝙃𝙖𝙧𝙪ഒ
پاسخ
مرسی خاله جون❤
انشالله🌺😷
زهرا‌بانوزهرا‌بانو
3 آذر 98 18:45
خیلی قشنگ بود موفق باشی دوست گلم
❤فاطمه جون❤❤فاطمه جون❤
3 آذر 98 19:45
چ متن قشنگی👌👌
موفق باشی دوست خوبممم😘😘😍
𝙃𝙖𝙧𝙪ഒ
پاسخ
مرسیییی گلممم💙💙❤❤
♡fatemeh♡♡fatemeh♡
3 آذر 98 20:36
امیدوارم همه امتحاناتت رو خیلی خوب بدی عزیزم😘
𝙃𝙖𝙧𝙪ഒ
پاسخ
ممنونم دوست جااان❤❤
✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
3 آذر 98 20:51
وای بهاری مطمعنی همکلاسی نیستیم؟؟؟؟
ماهم امروز زنگ آخر رفتیم نمازخونه چون معلممون مریض شده نمیتونه بیاد بالا کلاس!!!
منم فردا امتحان اجتماعی دارم!!!!
مگه میشه؟😂 
𝙃𝙖𝙧𝙪ഒ
پاسخ
😅😅😅😅
شایددد نمیدونم در هر صورت فردا میبینمت😂😂😂
مامان فاطیمامان فاطی
3 آذر 98 22:32
❤️
𝙃𝙖𝙧𝙪ഒ
پاسخ
😘😘
فاطمهفاطمه
3 آذر 98 22:47
محنا چه اسم قشنگ و خاصیه.
واقعا جای تأسفه.با چه رویی این کارا می کنن.خب اگه مدرسه دوربین داشته باشه راحت می شه شناسایی کرد.اما بچه ای که این سن همچین کاری کنه واقعا باید برای خانوادش تأسف خورد.
𝙃𝙖𝙧𝙪ഒ
پاسخ
مرسی😍😘
بله متاسفانه از اینجور ادمها پیدا میشه😶
به معاونا گفتن ولی اصلن به حرفمم گوش نمیدن😑
 
نازینازی
3 آذر 98 22:50
عزیزمم متنت خیلی قشنگ بودش 😍🤩
ایشالله تو امتحانات موفق باشی گلم🙏🙏
𝙃𝙖𝙧𝙪ഒ
پاسخ
مرسی نازی جونم❤❤❤❤
ممنونمم گلمم🌺🌺
مامان صدرامامان صدرا
3 آذر 98 23:46
متنت خیلی زیباست گلم،🧡🧡🧡
𝙃𝙖𝙧𝙪ഒ
پاسخ
مرسی❤❤😘
❤️Maman juni❤️Maman juni
7 آذر 98 13:58
🤗
𝙃𝙖𝙧𝙪ഒ
پاسخ
❤❤

7 آذر 98 16:12
دختر تابستانی ما دو قلوها رو هم دنبال کن
𝙃𝙖𝙧𝙪ഒ
پاسخ
چشم حتما🌺

7 آذر 98 16:45
خیلی زیبا است متنت
𝙃𝙖𝙧𝙪ഒ
پاسخ
مرسی پرنیا گلیی🌺🌺❤
✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
8 آذر 98 13:31
بهاره جون یه لحظه بیا گپ😘
𝙃𝙖𝙧𝙪ഒ
پاسخ
چشم😚