🍁بـــه وقـــتـــ هـــوایـــ بـــارونـــیـــ🍁
.همیشه میتونی از همه چیز لذت ببری. من اینو تجربه کردم. فقط باید تصمیم بگیری که اینو میخوای.
......................................................................................
سلام به دوستان عزیز نی نی وبلاگ
امیدوارم حال همگیتون خوب باشه^^
این روزا هوا حال و هوای گریه داره=)
اینجا چند روزه بارون میاد و همین الان دارم مینویسم بارون میاد^^
چه حس خوبیه! الان دقیقا 2 ماه و 8 روزه عجی مهربونم پیشم نیست این روزا بدونش دیر میگذره و مخصوصا تو این حال و هوا آدم دلش گرفته میشه
خوبه فردا میرم پیشش:))فردا اربعین تسلیت میگم به همه دوستان نی نی وبلاگی..
سال نهمم میگذره^^آسونه خداروشکر اونجور که میگفتن سخته نیست
دبیر مطالعات و قرآنمون انگار مسابقه گذاشتن یدفعه ای ما رفتیم درس چهارم تو قرآن توی مطالعات رفتیم درس 5
دبیر کاروفناریمون بهمون فعالیتی داده که باید انجام بدیم من موندم چی درست کنم ولی قراره با ململنم کوکی رژیمی درست کنم بفرسم
مت یه ماهه باشگاه و خداروشکر بهم خوب ساخته
صورتم خیلی آب شده دیگه اون لپای نازمو ندارم
خیلی هم لاغرشدم=))
کلاس زبانمم از هفته دیگه شروع میشه و من دیگه وقت برای هیچی ندارم روزای فرد باشگاه دارم شنبه و چهرشنبه کلاس زبان بقیه روزام مدرسه توشاد
میگم شاد برای شماهم خیلی کنده؟
من دیگه کلافه شدم موقع امتحان اصلا عکسارو نمیفرسه
تاجایی که سعی داشتم گوشی و بکوبم به دیوار=/
امروز امتحان پیام و مطالعات داشتیم خداروشکر خوب دادم عین چی بیدار بودم امیدوارم نمره خوبی بگیرم
صبحا من تو رخت خوابم سرکلاسمم الانم سرد شده من حاضز نیستم از زیر پتو دربیام ابجیم بهم میگه هیچ وقت فکرشو نمیکردم تو رو یروز زیر پتو ببینم سرکلاسی که دیدم😅😅💖
زمزمه کرد: دنیای عزیزم. خیلی دوستداشتنی هستی و خوشحالم که در تو زنده ام
-Anne-
----------------------------------------------------------------------------
چند روز پیش بهم خبر رسید پدربزرگ دوستم مهشید
فوت کرده خیلی ناراحت شدم چون خودمم این حس و داشتم رفتم باهاش حرف زدم نمیتونست بعضی از حرف هارو به کسی بگه منم باهاش حرف زدم دلداریش دادم
هردوتامون 2 فرد مهم تو زندگیمون از دست دادیم باهاش حرف زدم خالی شد منم خالی شدم
مهشید هم مثل من بشدت دلتنگ پدربزرگش مثل من که بشدت دلتنگ مادربزرگمم
فصل پاییز هم با بارون سرد شدن هوا و نارنجی شدن برگ ها اعلام حضور کرد...
واای چقدر فصل قشنگی...=))
تولد همه کسانی که توی پاییز بدنیا اومدنو تبریک میگم
که 5 تا از دوستای قشنگمم جزوشونن
کمتر از یه ماه دیگه قراره به جمعمون یه دخمل خوشگل بیاد نوه داییم^^
ایشالله صحیح و سالم بدنیا بیاد یه فرد جدید به آبان ماهی های فامیلمون اضافه میشه🍁💖
امروز تولد ببعی اکسوعه
تولدتمبارکاااا ببعی اکسو=)
..^^..Happy lay day..^^..
جمعه هفته پیش با خانواده دخترخاله ام رفتیم جنگل جاتون خالی خیلی خوش گذشت بعدش خانواده دخترداییم به جمعمون اضافه شدن منم مهرانه و کیکیا رو دیدم کیمیا نوه خالمه مهرانه نوه داییمه که همون روزش تولدش بود میخواستم کادوی تولدش رقص دینامیت براش باشه ولی قسمت نشد اخه کلی جمعیت بود
باهم جرات و حقیقت بازی کردیم منو مهرانه رفتیم از درخت خواشتگاری کردیم گفتیم My dear tree please married زانو زدیم اینو گفتیم خلاصه خیلی کیف داد
منم که اونروز لباس انه مانندمو پوشیده بودم یخ زدم😅
مهرانه خیلی دوست داره با من بیاد خرید طفلک بچم پیکسل BTS میخواد خجالت میکشه بره بخره دقیقا نمیدونم چرا
اگه شد قبل از رفتنشون باهاش میرم خرید
هفته که میاد قراره برن حیف معلوم نیست دوباره کی بیان
من با ی پست پر بار اومدم فکر کنم😅😅
........................................................................................................
🍁بـــهــاره جــون 14ســال و 2 مــاه و 25روز ســن دارد🍁