باران...چشم هارابایدشست:)
چشمها را بايد شست
جور ديگر بايد ديد
چترها را بايد بست
زير باران بايد رفت
فکر را خاطره را زير باران بايد برد
با همه مردم شهر زير باران بايد رفت
دوست را زير باران بايد ديد
عشق را زير باران بايد جست
هر کجا هستم٬باشم
آسمان مال من است
پنجره٬فکر٬هوا٬عشق
زمين مال من است
چشمها را بايد شست
جور ديگر بايد ديد
چترها را بايد بست
زير باران بايد رفت
شاعر:سهراب سپهری
امروز تو شهرمون باران اومد هوا از قبلم خنک شد هوا اینجا خیلییی عالیه انگار پاییزه پاییز زودتر بیا...
که من منتظرتم:)
دلم میخواست موقع رگشت از کلاسم بارون بیاد و با دوستم برمیگردم بارون بخوره به صورتم ولی بارون نیومدو آفتاب گرفت:(
بهاره جون 13 سال و1 ماه و 20 روز سن دارد:))
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی