💙روزای اول مدرسه💙
سلام بچه ها خوبین؟ بعد چند روز اومدم آخرین پستمو بزارم و برم😉🙂 اولین روز مدرسه: صبح با آبجی گلی و بابا جان به سمت مدرسه راه افتایم صب مامان جونی منو از زیر قرآن رد کرد 😘😘😘 رسیدم مدرسه معاونمون خانوم امینی که ابان ماه قراره از پیش ما بره گفت به بهاره ی ماهم که اومد من:درحال خندیدن😅 گفت بدو دوتا صندلی بردار برو آقای آتش زر به همه ۲ داد به من ۳ تا😲 من همینجوری موندم😲😲 رفتیم داخل مدرسه دوستم ملی و دیدن گفتم ملیییی گفت بهارهههه پریدم بغلش ازم خیلی قدش بلنده راحت میشه پرید بغلش من قدم متوسطه😐 بعدش دوست جونیم ریحان(ریحانه اولی)و دیدم گفتم ریحانن گفت بهاره باز پریدم بغلش بعدش رفتم داخل کلاس و کیفمو گذاشتم او...